یک زمانی خیانت به همسر، محدوده تعریف شده و مشخصی داشت! و البته به این شدت هم مد نبود! فقط افراد از خدا بی خبر و بوووووق خیانت می کردند و خیلی هم کارشان زشت بود! 
به جای پارتنر و کراش و عشق و مرلول (اسم مفعول از فعل رل زدن!!!) و بی اف و جی اف و بوی فرند و گرل فرند و جاست فرند و دوست اجتماعی و فیزیکی! و تاریخی و دینی و هدیه های آسمانی و سایر دروس مربوطه و ازدواج سفید و سیاه و سرخ و آبی و بنفش کمرنگ و خاکستری مایل به طلایی و سایر رنگها و روابط ی و تقسیمی و تفریقی و تجمیعی و رادیکالی و کسری و گروهی و فردی و ذهنی و روانی و روحی و همجنس گرایی و دو جنس گرایی و هیچ جنس گرایی و خودجنس گرایی و بچه گرایی و نوجوان گرایی و جوانگرایی و بزرگسال گرایی و پیرگرایی و دوستی خیابانی و کوچه ای و بن بستی و مجازی و واقعی و . هم فقط یک کلمه داشتیم: دوست پسر/دختر؛ که آن هم اگرچه بیشتر به قصد ازدواج بود (حداقل از طرف دخترها) و دستشان هم به هم نمیخورد باز هم کار جوانهای نااهل بود! 
اما حالا همه ی اینها هست و در کنار همه ی اینها باز از تعهد اخلاقی (حتی وقتی تعهد شرعی و قانونی وجود ندارد) دم می زنیم و با وجود آن، تعهد شرعی و قانونی را زیر سوال می بریم ولی داریم می بینیم که چیزی به اسم تعهد، چه شرعی چه قانونی چه اخلاقی، چقدر مظلوم واقع شده و خیانت با توجیهات گوناگون و با روشهای متفاوت و به روزرسانی شده، چقدر دارد جولان می دهد! 
و من گاهی به این فکر می کنم که خائنها، برای آسودگی خیال خودشان، خیانتهای خودشان را با توجیهات غیرعقلانی و مظلوم نمایی و تقصیر را گردن این و آن انداختن، از رده خیانت خارج می کنند تا با خیال راحت به خیانتشان ادامه دهند. اصلا انگار یک موج "گنایی از خیانت" و عادی سازی آن و عوض کردن جای خیانتکار و فردی که به او خیانت شده را افتاده است که به شدت هم حال به هم زن است!

خیلی دوست دارم بدانم در این "قَرَقاطی شدن" مرزهای خیانت، تعریف شما از خیانت چیست؟ در روابط زن و شوهر یا روابط عاشقانه/ متعهدانه ای که رسمی/ قانونی نشده، چه کارهایی برای زن و چه کارهایی برای مرد خیانت محسوب می شود؟ لطفا اگر کامنت ناشناس می گذارید یا اگر از اسمتان، جنسیتتان مشخص نیست، جنسیتتان را هم ذکر کنید. با سپاس

+ آنهایی که مرا بهتر میشناسند می دانند که چنان ارادت و وابستگی و تعلق خاطری به پله برقی دارم که هویت مکانی ام زیر سوال رفته و به مردمان عزیز شهر دیگری منتسب شده ام! امروز هم ترجیح می دادم به جای وصل شدن اینترنت، پله برقی های ایستگاههای بی آر تی درست می شد (قیمت بنزین و سایر مسائل و مشکلات هم که از این همه شور و حماسه مردمی معلوم است که حل شده!) مردم خشمگین و اراذل و اوباش عزیز! لطفا دفعه بعدی که چیزی گران شد و خواستید یکی دو روز هیجاناتتان را تخلیه کنید، کاری به پله برقیها نداشته باشید!

++ شاعر عنوان: شهریار


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها