این که هر وقت زیر بار حادثه های دنیای خودم یا دنیای همه، کمر خم می کنم، به یادم می آوری یک نفر درونم هست که از رگ گردن به من نزدیکتر است و برای عبور از سختیها و اضطرابها، کافی است همه دلم را به او بسپارم، یعنی خود خود خوشبختی. خود خود آرامش.

چقدر خوبه که تو هستی
چقدر خوبه تو رو دارم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها